Monday, April 16, 2007

گویند مرا که بند بر پاش نهید

بیچاره دل است پای بر بند چه سود؟

3 comments:

Anonymous said...

.......

دوش ديوانه شدم عشق مرا ديد و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هيچ مگو

گفتم اي عشق من از چيز دگر ميترسم
گفت آن چيز دگر نيست دگر هيچ مگو

من به گوش تو سخنهاي نهان خواهم گفت
سر بجنبان كه بلي جز كه به سر هيچ مگو

قمري جان صفتي در ره دل پيدا شد
در ره دل چه لطيف است سفرهيچ مگو

گفتم اين روي فرشته ست عجب يا بشرراست
گفت اين غير فرشته است و بشر هيچ مگو

گفتم اين چيست بگو زيرو زبر خواهم شد
گفت ميباش چنين زير و زبر هيچ مگو

.......

Unknown said...

bah bah che sheri ...che blog makeri...cheghadr khorsande oon ke mibine sheraye ke mige yeki goosh mide lol...faghat azinam pai ro pam kon bizahmat va fekr konam bichareh ham diivanas... bezar nega konam motmaen sham...

Azin said...

loll 2 ta version darim azizam.. male aghaye shaer va man:D