عادت شده یار مرا شیرینی بعد خواب ناز
ممنوع کردم بوسه را ترسم گرفتارش کند
خواهد که مهمانش کنم لبخندی از شهد لبم
دل میزند شیرینیش ترسم که آزارش کند
وقتست بداند هر چه او خواهد نباشد کام او
افسوس و ناکامی دل شاید که هشیارش کند
صد بار او را گفته ام از برگ گل نازکترم
باید نظر در گفته و رفتارو کردارش کند
ورنه به خواب بیند او گرمای آغوش مرا
سردی آه حسرتش ترسم که بیمارش کند
اشکم در آورده شبی خواهم که جبرانش کنم
باشد هوای پیکرم بر گریه وادارش کند
گفتم که عمری نام تو شه بیت اشعارم شده
شعری سروده تا مرا بانوی اشعارش کند
خواهد که در طرف چمن شاهد بگیرد نسترن
حلقه در انگشت و مرا یک عمر گرفتارش کند
باید نظر در گفته و رفتارو کردارش کند
ممنوع کردم بوسه را ترسم گرفتارش کند
خواهد که مهمانش کنم لبخندی از شهد لبم
دل میزند شیرینیش ترسم که آزارش کند
وقتست بداند هر چه او خواهد نباشد کام او
افسوس و ناکامی دل شاید که هشیارش کند
صد بار او را گفته ام از برگ گل نازکترم
باید نظر در گفته و رفتارو کردارش کند
ورنه به خواب بیند او گرمای آغوش مرا
سردی آه حسرتش ترسم که بیمارش کند
اشکم در آورده شبی خواهم که جبرانش کنم
باشد هوای پیکرم بر گریه وادارش کند
گفتم که عمری نام تو شه بیت اشعارم شده
شعری سروده تا مرا بانوی اشعارش کند
خواهد که در طرف چمن شاهد بگیرد نسترن
حلقه در انگشت و مرا یک عمر گرفتارش کند
باید نظر در گفته و رفتارو کردارش کند
3 comments:
Please never forget you are one of the most beautiful, charming and caring women I've ever had the pleasure to know.
Happy valentine's day!
wow..tnx;) But I really don't know who!
someone who cares;)
Post a Comment