Thursday, July 05, 2007

دستخطي کـه تـو را عاشـق کرد,, شوخـيِ کاغــذي ماسـت، بخند


2 comments:

Anonymous said...

گفتم روی از خاطرم
یا دور سازم از دلم
روحم شدی راهم شدی
ساز خوش جانم شدی

شاید که خاموشت کنم
در دل فراموشت کنم

باید به جد بیرون کنم
افسانه عشق از سرم
محرم شدی مرهم شدی
درمان هر دردم شدی

بگذار خاموشت کنم
در دل فراموشت کنم

خواهم شبی در باورم
آزاد سازم پیکرم
عشقم شدی یارم شدی
آرام افکارم شدی

نتوان که خاموشت کنم
نتوان فراموشت کنم

خواهم که درژرفای شب
خود را در آغوشت کنم
چون یاوری در یک دمی
غم را فراموشت کنم
.......

Anonymous said...

آدمک آخر دنیاست، بخند
آدک، مرگ همینجاست، بخند
دست خطی که ترا عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
آدمک خر نشوی گریه کنی
کل دنیا سراب است، بخند
آن خدائی که ترا عاشق کرد
بخدا مثل تو تنهاست، بخند