Friday, August 03, 2007

تقدیم به لطافت انوشکا :) و


فهمیدن عشق را چه مشکل کردند

ما را ز درون خویش غافل کردند

هیچ کس به فکر ماهیها نیست

سهراب بیا که آب را گل کردند

2 comments:

Anonymous said...

Aziiiiiiiiiin!!!!!

che bade in axeeee, latif bash honeyyyyyy ;) read the following peom and enjoy :-*

آن نسیمی کز خیالت یک شبی بر دل گذشت

حالیا گشته است طوفانی و غوغا می کند

می ستیزد با هر آنچه غیر تو در سینه است

عاقبت رسوائیم را او تماشا می کند

هر شبی گویم سحرگه وارهم از این خیال

دل نمی خواهد رهایی را و فردا می کند

موجی از یادت دمادم با من است ای نازنین

بی قرارم شوق دیدارت چو دریا می کند

هر نگاهت شعله ای بر خرمن جان و تنم

این دل سرکش هم از آتش نه پروا می کند

در کشاکش با دلم بسیار می گویم سخن

ناشنیده پند من نام تو نجوا می کند

همچو مجنون در رهی افتاده ام بی انتها

گر چه عشقت با دلم کار مسیحا می کند

Azin said...

Fineee I'll change it!!! But you should know hun this world's not all about beauties and laughters and kindness and other BS.. This blog's here to intorduce u to the real cruel world :D